پیام مدیرعامل

سلام به همه همراهان و همدلان عزیزم در حمایت از کودکان بی پناه، کودکانی که تا همین چند سال پیش وقتی ما از آنها صحبت می کردیم همه با تردید نگاهمان می کردند و از وجود چنین کودکانی مطلع نبودند اما امروز به لطف خدا و مساعدتهای شما موفق شدیم صدای دادخواهی و فریاد مظلومیت انها را به گوش همه برسانیم، اگر چه ناتوان در دفاع و حمایت همه جانبه از بخشی از آنها بودیم ولی توانستیم جامعه را از وجود آنان آگاه کنیم، که این آگاهی منجر به مرتفع ساختن نیازهای ضروری، مادی و معنوی جمع کثیری از آنها گردید.

کودکان بی پناهی که با انبوهی از ناهنجاری های اجتماعی از قبیل فقر، گرسنگی، سو تغذیه، بیماری، بی هویتی، اعتیاد، بازماندگی از تحصیل، فروخته شده و وادار شده به کارهای اجباری، طاقت فرسا و بدون مزد به همراه آزاردیدگی های روحی و جسمی قرار گرفته بودند.

این در حالی است که همگان بر این باورند که کودکان ارزشمندترین سرمایه های ملی و آینده سازان هر کشوری هستند و بی شک هر گونه کوتاهی و عدم رسیدگی به موقع به نیازهای اساسی و ضروری آنها می تواند کشور را در آینده دچار بحران کرده و سد راهی باشد برای توسعه پایدار.

لذا با درک این شرایط «موسسه خیریه غیردولتی حمایت از کودکان بی پناه، کمک» به عنوان اولین موسسه مردم نهاد کودکان بی پناه را دستمایه اقدامات خیرخواهانه خود قرار داد تا کودکانی را که به دلیل دیده نشدن لاجرم دست کمک کمتری هم به سوی آنان دراز می شود حمایت کند و با اعتمادسازی و شفافیت در عملکرد و اطلاع رسانی به موقع از همه خیرین بخواهدکه دست از کمک های احساسی و عاطفی خود در حمایت از کودکان متکدی به صورت حضوری و دوره گرد بکشند و حتی خود از نزدیک حتی برای یکی دوساعت در ماه در جهت حمایت از کودکان بی پناه با موسسه همکاری کنند.

بنابراین ما «کمک» را محلی قرار دادیم برای همراهی، همدلی و همکاری همه خیرین فارغ از هر گونه گرایش عقیدتی، سیاسی، مذهبی، قومی و نژادی تا در زیر چتر احسان و نیکوکاری و با شعار«کودک، محبت، کرامت» به حمایت از کودکان بی پناه برخیزیم و عشق را تکثیر کنیم و باور کنیم که هر انسانی در اعماق وجود خود به عشق نیازمند است.

البته که چنین عشقی به قلب ما حک شده است و بخشی از موجودیت ما را به عنوان انسان شکل داده است، و این عشق ضرورتی است درونی، ضرورتی که واقعی بودنش درست به اندازه نیاز ما به آب و غذا است همینکه از آن محروم شدیم مرگ درونیمان آغاز می شود، هر چند من هم «از تمام رمز و راز عشق، جز همین سه حرف ساده میان تهی چیز دیگری سرم نمی شود»* و خود زخم خورده فهم خود از عشق هستم ولی این را به خوبی می دانم که فقط انسان های عاشق هستند که به زیبایی های جهان می افزایند.

لذا در عاشقی هیچ داد و ستدی در کار نیست، انسان عاشق فقط می بخشد و جالب تر اینکه باور دارد سود کرده است حتی اگر به ظاهر زیانی هم در کار باشد باز او به سودش در عشق ورزی فکر می کند.

و این بخشش، تنها ادعای خدای گونه بودن یک انسان عاشق است. پس ما برای عاشق شدن بهانه می خواهیم، برای شکوفا شدن عشق در وجودمان باید به دنبال بهانه بگردیم و لذا همانطور که وجود مقدس حضرت مولانا علیه الرحمه شمس را بهانه ای کرد برای عاشق شدن و حضرت حر هم وجود نازنین سیدالشهدا را بهانه داشت برای عاشق شدن، شما نیز کودکان بی پناه را بهانه عاشق شدن خود بدانید

در حالی که آنها محتاج عشق ورزی شمایند، محتاج نگاه زیبایی شما، آنها وجود شما را ترجیح می دهند به همه خواسته هایشان، امروز عشق به کودکان بی پناه همانند ستاره ای قطبی در آسمان کویر می تواند راهنمای ما باشد در بازگشت به خانه به یقین بدون عشق نمی دانیم به کجا می رویم و از کجا سر در خواهیم آورد.

*مرحوم قیصر امین پور-شاعر ۱۳۸۶-۱۳۳۸

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *