توانمندسازی در بیش از یک قرن اخیر با حرفۀ مددکاری اجتماعی همگام بوده است؛ هرچند امروزه به واژهای پرکاربرد تبدیل شده است که گروهها و نهادهای مختلف، آن را در زمینههای گوناگون به کار میبرند. امروزه، نگرانی ویژۀ موجود درزمینۀ مددکاری اجتماعی افزایش حجم جمعیتهایی است که بهطور سنتی ضعیفترین اقشارند یا کمترین منابع اجتماعی را در اختیار داشتهاند. زنان و بهویژه زنان سرپرست، یکی از این گروههای اجتماعی هستند که ازنظر اجتماعی وظایف متعددی دارند و توانمندی آنها به قدرتمندی سایر افراد و حتی اعضای خانواده منجر میشود. زنان به شکل نیمی از پیکرۀ هر جامعهای به تناسب نقش خود، نقشهای مهمی را در زندگی اجتماعی ایفا کردهاند. آنها از مهمترین مخاطبان و گروههای اجتماعی مؤثر در فرایند توسعه به شمار میروند و در هر جامعهای عامل مؤثری در پیشبرد اهداف توسعهاند.
در بسیاری از جوامع، مداخلات سیاسی برای بهبود رفاه کودکان و زنان و بهویژه، نقش زنان در مراقبت از کودکان انجام میشود که بیشتر این اقدامات، به بهبودی پایگاه زنان و نابرابری جنسیتی منجر میشود. در این میان، توانمندسازی زنان بهصورت یک راهبرد، نقش مهمی در دستیابی به اهداف مربوط به کاهش فقر، ریشهکن کردن گرسنگی و بهبود امنیت غذایی بازی میکند
( 56:Malapit & Quisumbing, 2015). به تعبیر سالمون[1] (1976) برای هر جامعه، گروه یا فردی که تبعیض نظامیافته و نهادینهشده را تجربه میکند، توانمندسازی هدف مناسبی است. توانمندسازی تلاش میکند توانایی کسب قدرت را در افراد، خانوادهها، گروهها و جوامع افزایش دهد. توانمندسازی فرایند افزایش قدرت فردی، بینفردی یا سیاسی برای اقدام افراد بهمنظور بهبود وضعیت زندگی است (سالمون، 1976، به نقل از گوتیرز و همکاران، 1396: 22 و 64).
توانمندی و توانمندسازی زنان را میتوان با مؤلفههایی همچون تقویت جرئت دستیابی به هدف، توانایی لازم برای عملی ساختن خواستههای خود، آگاهی از نیازهای درونی خود، افزایش خوداتکایی، گسترش حق انتخاب در زندگی، فائق آمدن بر شرم بیمورد، داشتن اعتمادبهنفس و اطمینان خاطر، توانایی ارزیابی صحیح و شناخت واقعی خویشتن، آگاهی به استعدادها و محدودیتهای خویش و قدرت رویارویی با دشواریها نشان داد.
امروزه وضعیت دشوار زنان سرپرست خانوار مسئله توانمندسازی این زنان را مطرح میسازد. درواقع، وفاق عمومیای که بر سر مسئله آسیبپذیر دانستن زنان سرپرست خانوار وجود دارد، موجب شده که بسیاری از دستگاهها و سازمانهای محلی، ملی و بینالمللی خود را موظف به حلِ مسائل این زنان و خانوادههای آنها بدانند و در جهت توانمندسازی و حمایت از آنان گام بردارند.
بنابراین توانمند سازی به عنوان تنها راه حل نجات محرومان و نیازمندان به ویژه زنان سرپرست خانوار مورد توجه همه سازمانهای مردم نهاد و NGO ها در سراسر جهان قرار گرفته است.
موسسه کمک نیز هم بصورت مستقل و هم به عنوان شریک اجرایی سازمانهای خیریه بین المللی در ایران کارهای مهمی در این مورد داشته است.
در حال حاضر 240 نفر از زنان سرپرست خانوار در پروژه تیک مک کالا در حوزه مشاغل خانگی مشغول به فعالیت بوده و 25 نفر هم در کارگاه و تنور دلگرمی مشغول به کار هستند.