جلسهای با حضور آقایان یان اگلند دبیرکل سازمان امور پناهندگی نروژی (NRC)، فیلیپ لوزینسکی رئیس کشوری سازمان پناهندگان نروژی در ایران و نمایندگان شرکا اجرایی از سازمانهای مردم نهاد همکار با سازمان پناهندگی نروژی عصر دیروز در دفتر این سازمان برگزار شد. تیم مذاکره کننده موسسه کمک به عنوان شریک اجرایی NRC از حضور آقایان منصور دهقان و حامد شفیعی و خانم فهیمه فاضلی نیا تشکیل شده بود.
آقای یان اگلند، به عنوان چهره برجسته توافقنامه «گرند بارگین (معامله بزرگ)»، مسئول ارتقاء و جذب همکاری بیشتر برای انجام تعهدات ذیل فرایند مزبور بوده و پیگیریهای ایشان بهطور خاص متوجه این امر است که از طریق بهبود کارایی و کارآمدی فرایندهای بشردوستانه، منابع بیشتری به دست ذینفعان نهایی برسد.
یان اگلند در جلسه فوق ضمن تشکر از حضور شرکای خود در ایران از جمله موسسه کمک، از دولت جمهوری اسلامی نسبت به پذیرش پناهندگان جدیدالورود افغانستانی به کشور تشکر کرد و اظهار داشت از زمان حضور طالبان در افغانستان، روزانه چهار تا پنج هزار نفر از پناهندگان وارد ایران میشوند و تا کنون احتمالاً 300 هزار افغان به ایران وارد شده و انتظار میرود در ماههای نخست زمستان پیش رو همچنان ورود انبوهی از پناهندگان را به ایران داشته باشیم.
جلسه فوق فرصتی در اختیار سازمانهای مردمنهاد ایرانی قرار داد تا دیدگاهها، پیشنهادها و ملاحظات خود را درباره هدف توافقنامه گرند بارگین مبنی بر محلی سازی فرایند کمکرسانی بشردوستانه، مطرح نمایند. همچنین این جلسه فرصتی برای سازمان امور پناهندگی نروژی بود تا با شنیدن دیدگاههای شرکای داخلی، تعهد همیشگی خود را در محلی کردن کمکها و تضمین دسترسی اصولی با هدف تداوم کمکهای بشردوستانه در جمهوری اسلامی ایران، تقویت نماید.
در همین راستا نمایندگان ارشد سازمانهای مردمنهاد در مورد دو سؤال زیر مطالبی را طرح کردند که در ادامه آقای «منصور دهقان»، مدیرعامل موسسه کمک ضمن تشکر از دعوت به این جلسه موارد زیر را مطرح نمودند:
سازمان امور پناهندگی نروژی چگونه میتواند از برنامه محلی کردن کمکهای بشردوستانه حمایت بهتری به عمل آورد؟
« پیش از پاسخ به این پرسش ابتدا باید بپذیریم که مدافعان کمکهای بشردوستانه، سازمانهای غیردولتی و همه سایر عوامل ذینفع جامعه مدنی کار خود را به شیوههایی گوناگون انجام میدهند. آنها این فعالیتها را با آگاهی از جوامع و مخاطبان خود انجام میدهند و البته برای تمرکز بیشتر، عمق بخشیدن و توسعه فعالیتهای خود مسلماً این نیاز وجود دارد که فعالان جامعه مدنی عمیقاً شیوههای کار نهادهای منطقهای و بینالمللی در زمینهی کمکهای بشردوستانه را درک کنند. به نظر میرسد سازمان امور پناهندگان نروژی در ابتدا باید فعالان جامعه مدنی را شرکای اساسی خود در راستای کمکهای بشردوستانه بداند. ازاینرو بهترین حمایتها میتواند گرفتن مشاوره از جامعه مدنی فعال، برای برنامه محلی کردن کمکها باشد، چراکه جامعه مدنی آن کشور، ذینفعان محلی خود را بهتر از نهادهای بینالمللی میشناسند، درعینحال موضوع اعتماد به جامعه مدنی و پسازآن تنفیذ اختیار و سپردن برخی پروژهها به جامعه مدنی آن کشور نیز میتواند یکی از راههای حمایت باشد. همچنین میتوانند رویههای ویژه و سازوکارهای مناسب و آسان را برای دریافت کمکهای بینالمللی فراهم کنند. این مهم به دلیل شرایط بینالمللی اقتصادیست ـ تحریمها ـ که اکنون متوجه ایران شده است. همچنین شما میتوانید از اعضای نهادهای مدنی مشاور خود در داخل آن کشور، برای حضور در برنامههای کمکرسانی استفاده کنید یا زمینه آموزشهای میدانی را برای ارتقا سطح چگونگی کمکها برای اعضای موسسههای مدنی فراهم کنید. جامعه مدنی بهخصوص در ایران بیشتر از هر چیزی برای حمایت از جامعه ذینفعان خود با موضوع حمایتهای مالی مواجه است؛ بنابراین خوب است از جامعه مدنی در کشورهای درحالتوسعه بیشتر حمایت کنید و کمکهای مالی بیشتری را در اختیار آنان قرار دهید. همچنین از پاسخدهی محلی به نیازهای بشردوستانه بیشتر استفاده کنید چراکه تقویت تواناییهای جامعه مدنی تضمین میکند که مداخلات سازمانهای بینالمللی مانند سازمان امور پناهندگی نروژی تأثیرات طولانیتری را به همراه داشته باشد.»
و اما پرسش دوم که گفتهشده شما بهعنوان یک سازمان مردمنهاد ایرانی مایل هستید چه پیغامی از طرف شما توسط چهره برجسته گرند بارگین در سطوح جهانی مطرح گردد؟
« بهطور حتم پاسخ ما یا حداقل بخشی از جامعه فعالان مدنی، صلح و کمکهای بشردوستانه برای ارتقا کیفی زندگی مردمان بهخصوص کودکان است؛ اما این صرفاً یک پیام یا شعار است. پیامی که بعضاً تبدیل به آرزو شده است. ازاینرو شاید بهتر باشد در ابتدا پیام خود را با طرح این پرسش که متوجه سازمانهای بینالمللی از جمله سازمان امور پناهندگی نروژی است، مطرح کنیم که آیا در مسیر درستی هستید؟ آیا برای سازمانی که در یک کشور درحالتوسعه کار میکند، چه مقدار تمرکز بر کودکان وجود دارد؟ آیا قرار است صرفاً از شمارش اعداد فراتر رفته و بر اساس اعداد حمایتها و کمکهای خود و تغییر در زندگی کودکان را بسنجید؟
حداقل موسسهها و نهادهای مدنی در ایران که اکنون دورهم جمع شدهایم، میدانیم چه پیامی را مطرح کنیم. همه ما در ذهنمان به دنبال بهترین پیام بابیان بهترین کلمات هستیم. گاهی دنبال بهترین پیام با بهترین بیان بودن، ما را از مسیر واقعی منحرف میکند و این میتواند یک تله باشد، پس بگذرید ساده سخن بگوییم:
امروزه پدیده کودکان کار هر روز بیشتر از گذشته میشود از طرفی تأثیر ویروس کرونا بر زندگی کودکان بهخصوص کودکان کار به یکی از دغدغههای اصلی حامیان کودکان تبدیلشده است، ازاینرو نیازمند عزم جدی در سطح جهان هستیم که با ارائه سازوکار و با حمایت از فعالان مدنی زمینههای حذف پدیده کودکان کار را فراهم آورد.
وضعیت کودکان کار در تمامی دنیا مساعد نیست ولی برخی شرایط بدتری را تجربه میکنند، آنها علاوه بر کودک کار بودن، با مسائل آموزشی و درمانی هم مواجه هستند. اگر نمیتوان موضوع کودک کار را بهآسانی حذف کرد، حداقل حمایتهای لازم را با مشورت از نهادیهای مدنی داخلی بهمنظور درمان و آموزش کودکان انجام دهند.
ما اینک در حلقه معیوب کار کودکان (بردگی کودکان)، بیسوادی، فقر و درمان (که همه اینها در تعریف بیپناه بودن کودکان تعریف میشود) هستیم که برای پایان دادن آن باید سازمانهای بینالمللی و ذی نفغان گرند بارگین با جدیت درباره هرکدام از روشها که بهصورت مستقیم بر کودکان اثر میگذارد با دولتها وارد گفتوگو شده و زمینه حمایت از فعالان مدنی را فراهم آورند.
درنهایت اینکه نمیتوان صحبت از صلح کرد، زمانی که کودکی در این چرخه معیوب گرفتارشده. ما معتقدیم صلح زمانی محقق میشود یا حداقل میتوان به تحقق رویای صلح امیدوار بود که کودکی بیپناه نباشد.»