ماه رمضان قدیم حالوهوایی دیگه داشت..
نون قندی و بربری، زولبیا بامیه، شربت خاکشیر و خرما پای ثابت سفرههای افطارمون بود.
عصر که میشد همه در تکاپو بودیم تا هرچیزی که برای سفره لازم بود تهیه کنیم.
بابا نیم ساعت مانده به اذان بهدنبال نان میرفت.. همیشهی خدا هم خونه پر مهمون بود، یکی سفره میچید، یکی سبزی میشست و هرکسی مشغول به کاری بود.
نزدیک اذان دور سفره جمع میشدیم و به آهنگ دلنوازی که اسامی خدا رو میگفت گوش میدادیم : العزیز الجبّار المتکبّر …
و بشمر سه همه بچه های کوچک خانواده با شنیدن اذان روزه هاشونو باز میکردند.
یادمه مادربزرگ قبل از افطار نماز میخوند و برای نیازمندان دعا میکرد…
میگفت روزه نگیرید که فقط بعدش شکمتونو پر کنید، روزه ای بگیرید که حال فقرا رو از درون بفهمید…
از اون روز به بعد سعی کردیم بعد از افطار به اندازه بخوریم و به جای اسراف باقی مانده موادغذایی رو بین نیازمندان پخش کنیم.
امسال هم شما می توانید با شرکت در طرح «سفره ی همدلی» در تأمین هزینه تهیه بسته های ماه رمضان همراه ما باشید.